((دعایم کن))
میان خلوت سـبز نیـاز عشـق دعایم کن
کنار چشمه جوشان راز عشـق دعایم کن
تماشا کن چروک دست سـرد التمـاسم را
تـو از اوج طلایی فـراز عشـق دعایم کن
قنوتت را بخوان با جنبش خاموش لبهایت
و در آن سجده سرخ نمـازعشق دعایم کن
چه زیبا می زنی زخمه به تار مهـربان دل
به پشت پرده لرزان سـاز عشق دعایم کن
مسیرتشنه احساس من بازاست و من راهی
چنان باران تو در راه دراز عشـق دعایم کن
سرم را می گذارم روی پاهایت همین حالا
کـه بـا لالایی آرام نـاز عشـق دعـایم کن
«رها»کن در فضا عطر دل انگیز محبت را
همیشه با شمیم دلنـواز عشـق دعـایم کن
بهروز__ رها
|